چند قدم زندگی
نویسنده:
فخرالدین احمدی سوادکوهی
امتیاز دهید
این رمان فلسفی فخرالدین احمدی سوادکوهی می باشد.
بیشتر
آپلود شده توسط:
bejahanam
1392/01/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چند قدم زندگی
اون رو در لیست مورد تنفر خودش قرار داده :stupid:
ولی حدس میزنم به جای 6 شماره یک را کلیک کرد ه اند:-)
بترسم؟می ترسم؟ نمی دانم. احساس می کنم بی هیچ مقاومت و قدرتی، در خلاء شناورم. در ظلمات وهم آلودی پرتاب شده ام که در هیچ کجای دنیا نه فرود می آیم و نه سقوط می کنم. حتی سقوط مرگبار. سیزده اسفند واقعا می میرم! خواب خیال است! رویاست! وهم است! هشدار و پیشگویی برای آینده است! انسان چرا و چگونه خواب می بیند! خواب چه اندازه به واقعیت نزدیک است! طبق نظریه ی فروید زندگی روزمره در خواب انسان نقش دارد. یعنی انسان هر آنچه که می اندیشد یا می اندیشید در ضمیرناخودآگاهش جا خوش می کند و در خواب هویدا می شود! ولی من به مرگ فکر نمی کردم که در خوابم تاثیر گذاشته باشد. ترسیده ام! نمی دانم. ولی کسی به خودش دروغ نمی گوید. نمی تواند دروغ بگوید. هیچ انسانی قدرت دروغ گفتن به خودش را ندارد. مرگ! همه جا پرسه می زند و همه جا را سرک می کشد. هیچکسی از چشم مرگ نمی افتد. مرگ هم زندگی می کند. نفس می کشد. تا انسان هست او هم محکوم به زندگی است. خودِ مرگ ترس دارد یا چگونه مردن! چه درد بزرگی است انسان بودن! مرگ اتفاق کوچک و ساده ای نیست.اما به اعتقاد من مرگ دلیل نمی شود انسان به دست و پای خودِ مرگ افتاده و برای زندگی به خفت و خواری و التماس بیفتد. آیا زندگی این همه ارزش دارد! حتما دارد که انسان ها برایش می جنگند. برای بیشتر ماندن در این دنیای کوفتی تلاش می کنند. زندگی مردابی پر از لجن است! لجنی که گل های زیبا در آن برای فریفتن رشد می کنند.
آدرس ایمیل [email protected]
نظرات و انتقادات خود را به آدرس بنده ایمیل کنید و موجب خرسندی بنده خواهد شد. با سپاس